الإمام المهدي ناصر محمد اليماني
27 - 05 - 1432 هـ
30 - 04 - 2011 مـ
۱۴-فروردین-۱۳۹۰ه.ش.
05:09 صباحاً

[ لمتابعة رابط المشاركة الأصليّة للبيان ]
https://nasser-alyamani.org/showthread.php?p=14444
ــــــــــــــــــــ


پاسخ امام مهدی از آیات محکم کتاب به ملحدان وجود خداوند....

بسم الله الرحمن الرحيم ، والصلاة والسلام على جدي محمد رسول الله صلّى الله عليه وآله الأطهار وجميع أنصار الله الواحد القهار من جنوده في السماوات والأرض، السلام عليكم ورحمة الله وبركاته، السلام علينا وعلى عباد الله الصالحين، وسلامٌ على المرسلين والحمد لله ربّ العالمين
برادر گرامی بارک الله به تو، همانا که من مامورم که با کلام خداوند با شما مجادله کنم و خداوند به من وعده داده است که درعلم بیان قران مرا بر آنانی که با من مجادله کنند برتری دهد تا از محکمات قرآن با دلایل علمی بر آنان حجت اقامة نمایم مشروط بر اینکه دلایل روشن از خداوند الرحمن در محکمات قران باشد ، طبق فرموده خداوند تعالی :
{لَّوْلا يَأْتُونَ عَلَيْهِم بِسُلْطَانٍ بَيِّنٍ فَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرَى عَلَى اللَّهِ كَذِبًا} صدق الله العظيم [الكهف:۱۵]
بنابراین برهان علمی باید برای علماء و عامه مردم روشن باشد، زیرا که دعوت به پیروی از حق دعوتی همگانی است. بنابراین اگر با برهان علمی از قران با شما مجادله کنم، برای شما ادله قانع کننده برای هر صاحب عقل متفکر خواهم آورد. چه بسا سید کاظم حرف مرا قطع کرده و بگوید: "صبر کن ناصر محمد الیمانی از شما خواستیم که از خارج از قرآن با ما سخن بگویی تا بتوانیم ملحدین (منکرین خداوند ) را قانع کنیم زیرا که آنان (ملحدین ) به خداوند ایمان ندارند و وجود او را انکار می‌کنند؛ قرآن را هم انکار می‌کنند، پس راه قانع کردن آنها چیست ؟" پس امام مهدی ناصر محمد یمانی در پاسخ می‌گوید: با آیاتی از قرآن عظیم که عقل و منطق را مورد خطاب قرار می‌دهد با آنان سخن می‌گوییم تا
به حق از قرآن بر آنها اقامه حجت نمائیم. پس به سراغ سوال سید کاظم می رویم که می‌گوید :
اقتباس المشاركة :
لطفا برای اثبات وجود خالق ادله جدیدی غیر از آنچه که در کتابها و احادیث ذکر شده است به صورت مختصر و قابل قبول برای همه طبقات مردم بیاورید
انتهى الاقتباس
در پاسخ برهانی از آیات محکم قرآن می‌آوریم که خداوند رحمان مستقیما هر انسان عاقلی را مورد خطاب قرار می‌دهد، خداوند تعالی می‌فرماید :
{يَا أَيُّهَا الْإِنسَانُ مَا غَرَّكَ بِرَبِّكَ الْكَرِيمِ (۶) الَّذِي خَلَقَكَ فَسَوَّاكَ فَعَدَلَكَ (۷) فِي أَيِّ صُورَةٍ مَّا شَاء رَكَّبَكَ(۸)} صدق الله العظيم [الإنفطار]

و چون انسان نمی تواند پروردگارش را رویت کند بنابراین خداوند خلقت انسان را دلیل وجود پروردگار قرارداده است و بنابراین خداوند می فرماید :

{الَّذِي خَلَقَكَ فَسَوَّاكَ فَعَدَلَكَ (۷) فِي أَيِّ صُورَةٍ مَّا شَاء رَكَّبَكَ(۸)}
صدق الله العظيم [الإنفطار]

به این معنی که خود انسان دلیلی بر وجود پروردگار است طبق فرموده خداوند تعالی :

{بَلِ الْإِنسَانُ عَلَىٰ نَفْسِهِ بَصِيرَ‌ةٌ ﴿١٤﴾ وَلَوْ أَلْقَىٰ مَعَاذِيرَ‌هُ ﴿١٥﴾} صدق الله العظيم [القيامة]
زیرا که خداوند در قرآن فتوا می‌دهد که برای هر فعلی فاعل است. بنابراین باید شیئی باشد که انسان را خلق کرده است زیرا انسان خودش را خلق نکرده است بنابراین برای هر فعلی فاعلی است. طبق فرموده خداوند تعالی :
{أَمْ يَقُولُونَ تَقَوَّلَهُ ۚ بَل لَّا يُؤْمِنُونَ ﴿٣٣فَلْيَأْتُوا بِحَدِيثٍ مِّثْلِهِ إِن كَانُوا صَادِقِينَ ﴿٣٤أَمْ خُلِقُوا مِنْ غَيْرِ شَيْءٍ أَمْ هُمُ الْخَالِقُونَ ﴿٣٥أَمْ خَلَقُوا السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ ۚ بَل لَّا يُوقِنُونَ ﴿٣٦أَمْ عِندَهُمْ خَزَائِنُ رَبِّكَ أَمْ هُمُ الْمُصَيْطِرُونَ ﴿٣٧} صدق الله العظيم [الطور].
و سؤال‌های پروردگار از انسان ملحد به این شرح است:
۱-
{أَمْ خُلِقُوا مِنْ غَيْرِ شَيْءٍ}
و انسان عاقل در جواب خواهد گفت: نه هرگز برای هر فعلی فاعلی است به نابراین باید شیئی مرا خلق کرده است
۲-
{أَمْ هُمُ الْخَالِقُونَ}
و انسان عاقل در جواب خواهد گفت: نه هرگز من خودم را خلق نکرده‌ام .
۳-
{أَمْ خَلَقُوا السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ}
و انسان عاقل در
جواب خواهد گفت: نه هرگز من آسمان‌ها و زمین را خلق نکرده‌ام .
۴-
{أَمْ عِندَهُمْ خَزَائِنُ رَبِّكَ أَمْ هُمُ الْمُصَيْطِرُونَ}
و انسان عاقل در جواب خواهد گفت: گنج‌های همه چیز در اختیار من نیست و من بر ملکوت آسمان‌ها و زمین سیطره ندارم و حرکت خورشید و ماه و شب و روز در دست من نیست. پس به مخلوقات خداوند در اطرافش نگاه می‌کند که دلیل وجود خداوند است؛ طبق فرموده خداوند تعالی :
{وَكَأَيِّن مِّن آيَةٍ فِي السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ يَمُرُّونَ عَلَيْهَا وَهُمْ عَنْهَا مُعْرِضُونَ}
صدق الله العظيم [يوسف:۱۰۵]
زیرا تفکر انسان درباره مخلوقات خداوند در اطرافش یقین او را به وجود پروردگار(پاک و منزه است او و بالاتر از همه چیز ) افزایش می‌دهد. زیرا دعوت به تامل در خلقت آسمانها و زمین قلب انسان عاقل را به یقین می‌رساند و بنابراین خداوند تعالی می‌فرماید :
{أَفَلَا يَنظُرُ‌ونَ إِلَى الْإِبِلِ كَيْفَ خُلِقَتْ ﴿١٧﴾ وَإِلَى السَّمَاءِ كَيْفَ رُ‌فِعَتْ ﴿١٨﴾ وَإِلَى الْجِبَالِ كَيْفَ نُصِبَتْ ﴿١٩﴾ وَإِلَى الْأَرْ‌ضِ كَيْفَ سُطِحَتْ ﴿٢٠﴾ فَذَكِّرْ‌ إِنَّمَا أَنتَ مُذَكِّرٌ‌ ﴿٢١﴾} صدق الله العظيم [الغاشية]
بنابراین انسان عاقل از خلقت خود انسان و خلقت آسمان‌ها و زمین و مخلوقات خداوند در آن می‌تواند به وجود خداوند ایمان بیاورد، پس برای پاسخ، به عقل خود رجوع می‌کند: آیا عقلانی است که خداوند اینها را باطل خلق کرده باشد؟ پس باید حکمت عظیمی برای خلقت مخلوقات باشد، پس اولوالالباب (خردمندان ) که با عقل و منطق پروردگار را شناخته‌اند، به این نتیجه می‌رسند که پروردگاری که آنها را خلق کرده است مستحق عبادت است. همان طور که پدرمان ابراهیم علیه الصلاة و السلام با تفکر عقلی و منطقی به آن رسید زیرا وی با عبادت بت‌ها توسط قومش قانع نشد و به دنبال پروردگاری بود که بالاتر از بت‌هایی است که آنان با دست ساخته بودند. خداوند تعالی می‌فرماید:
{وَكَذَٰلِكَ نُرِ‌ي إِبْرَ‌اهِيمَ مَلَكُوتَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْ‌ضِ وَلِيَكُونَ مِنَ الْمُوقِنِينَ ﴿٧٥﴾ فَلَمَّا جَنَّ عَلَيْهِ اللَّيْلُ رَ‌أَىٰ كَوْكَبًا ۖ قَالَ هَـٰذَا رَ‌بِّي ۖ فَلَمَّا أَفَلَ قَالَ لَا أُحِبُّ الْآفِلِينَ ﴿٧٦﴾ فَلَمَّا رَ‌أَى الْقَمَرَ‌ بَازِغًا قَالَ هَـٰذَا رَ‌بِّي ۖ فَلَمَّا أَفَلَ قَالَ لَئِن لَّمْ يَهْدِنِي رَ‌بِّي لَأَكُونَنَّ مِنَ الْقَوْمِ الضَّالِّينَ ﴿٧٧﴾ فَلَمَّا رَ‌أَى الشَّمْسَ بَازِغَةً قَالَ هَـٰذَا رَ‌بِّي هَـٰذَا أَكْبَرُ‌ ۖ فَلَمَّا أَفَلَتْ قَالَ يَا قَوْمِ إِنِّي بَرِ‌يءٌ مِّمَّا تُشْرِ‌كُونَ ﴿٧٨﴾ إِنِّي وَجَّهْتُ وَجْهِيَ لِلَّذِي فَطَرَ‌ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْ‌ضَ حَنِيفًا ۖ وَمَا أَنَا مِنَ الْمُشْرِ‌كِينَ ﴿٧٩﴾} صدق الله العظيم [الأنعام]

این همان اجتهاد است برای جستجوی راه حق با عقل و منطق و چون جستجوگر حق پدرمان ابراهیم علیه الصلاة و السلام به عبادت ستارگان و ماه تابان قانع نشد، قلب اورا حزن و اندوه فرا گرفت زیرا که می‌خواست به راه حقی که مستحق عبادت است هدایت شود، ولی عقلش با عبادت ستارگان قانع نمی‌شد، زیرا عقلش به او فتوا می‌داد که خالق برای عبادت مستحق‌تر است و بنابراین گفت :
{فَلَمَّا أَفَلَ قَالَ لَئِن لَّمْ يَهْدِنِي رَبِّي لأكُونَنَّ مِنَ الْقَوْمِ الضَّالِّينَ} صدق الله العظيم
سپس با تامل به خورشید نگاه کرد:
{فَلَمَّا رَ‌أَى الشَّمْسَ بَازِغَةً قَالَ هَـٰذَا رَ‌بِّي هَـٰذَا أَكْبَرُ‌ ۖ فَلَمَّا أَفَلَتْ قَالَ يَا قَوْمِ إِنِّي بَرِ‌يءٌ مِّمَّا تُشْرِ‌كُونَ ﴿٧٨﴾ إِنِّي وَجَّهْتُ وَجْهِيَ لِلَّذِي فَطَرَ‌ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْ‌ضَ حَنِيفًا ۖ وَمَا أَنَا مِنَ الْمُشْرِ‌كِينَ ﴿٧٩﴾} صدق الله العظيم.
و جستجوگر حقیقت پیامبر خدا ابراهیم علیه الصلاة و السلام در ابتدا با عقل و منطق به حقیقت رسید زیرا می‌دید که خالق آسمان‌ها و زمین برای عبادت شایسته‌تر است وحق این نیست که بندگان، بندگان را عبادت کنند بلکه خالق بندگان مستحق عبادت است و او پروردگار معبود است. سپس خداوند رسولش جبرئیل علیه الصلاة و السلام را برای او فرستاد و آنچه را که خداوند به جبرئیل وحی کرده بود، او به خلیلش ابراهیم علیه الصلاة و السلام وحی کرد و به او گفت :
{قَالَ إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا قَالَ وَمِنْ ذُرِّيَّتِي قَالَ لا يَنَالُ عَهْدِي الظَّالِمِينَ} صدق الله العظيم [البقرة:۱۲۴]
سپس با عقل و منطق برای قومش دلیل آورد و آنها را به عبادت خداوند یکتا دعوت کرد و خداوند تعالی می‌فرماید :
{وَلَقَدْ آتَيْنَا إِبْرَاهِيمَ رُشْدَهُ مِن قَبْلُ وَكُنَّا بِهِ عَالِمِينَ ﴿٥١إِذْ قَالَ لِأَبِيهِ وَقَوْمِهِ مَا هَـٰذِهِ التَّمَاثِيلُ الَّتِي أَنتُمْ لَهَا عَاكِفُونَ ﴿٥٢قَالُوا وَجَدْنَا آبَاءَنَا لَهَا عَابِدِينَ ﴿٥٣قَالَ لَقَدْ كُنتُمْ أَنتُمْ وَآبَاؤُكُمْ فِي ضَلَالٍ مُّبِينٍ ﴿٥٤قَالُوا أَجِئْتَنَا بِالْحَقِّ أَمْ أَنتَ مِنَ اللَّاعِبِينَ ﴿٥٥قَالَ بَل رَّبُّكُمْ رَبُّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ الَّذِي فَطَرَهُنَّ وَأَنَا عَلَىٰ ذَٰلِكُم مِّنَ الشَّاهِدِينَ ﴿٥٦} صدق الله العظيم [الأنبياء].
و سوالی که اینجا مطرح می شود این است که آیا پیامبر خدا ابراهیم علیه الصلاة و السلام با اجتهاد خود قومش را به عبادت ستارگان و خورشید و ماه دعوت کرد؟ و جواب: نه هرگز زیرا او همچنان با سعی و تلاش به دنبال-دست یابی - به حق بود تا اینکه خداوند او را به حق هدایت نمود طبق فرمایش خداوند :
{وَالَّذِينَ جَاهَدُوا فِينَا لَنَهْدِيَنَّهُمْ سُبُلَنَا ۚ وَإِنَّ اللَّـهَ لَمَعَ الْمُحْسِنِينَ ﴿٦٩} صدق الله العظيم [العنكبوت].
پس برای علمای امت آشکار می‌شود که اجتهاد چیست؛ اجتهاد جستجوی حق با عقل و منطق است تا اینکه خداوند او را به حق هدایت کند و با بصیرتی از نزد خداوند حق را بیابد سپس مردم را با بصیرت به سوی راه خداوند دعوت کند. ولی متاسفانه تعریف علمای امت از اجتهاد از عوامل اصلی گمراهی آنان از صراط مستقیم بوده است. زیرا آنان برای مسلمانان با فتواهای نسبی و درصدی فتوا می‌دهند نه فتوای صد در صد و قطعی و بنا براین عالم مفتی بعد از فتوای خود می‌گوید : "والله أعلم فإن أصبت فمن الله وإن أخطأت فمن نفسي والشيطان""و خداوند داناتر است اگر درست فتوا دادم از خداست و اگر فتوای من خطا باشد فتوای من از نفسم و شیطان است "و می‌گوید: همانا که من مجتهد هستم و ادعا می‌کنند که تعریف اجتهاد این است .
پس امام مهدی ناصر محمد الیمانی در تعریف اجتهاد به آنان فتوا داده و می‌گویم :
اجتهاد این نیست که آنچه را که به یقین نمی‌دانید به خداوند نسبت دهید، بلکه اجتهاد به جستجو گر حقیقت گفته می‌شود تا اینکه حق را با علم و دلیل روشن از جانب رب العالمین بیابد و سپس مردم را با بصیرتی از جانب خداوند دعوت کند.
و چون عقل ابراهیم خلیل علیه الصلاة و السلام با عبادت ستارگان قانع نشده بود، بنابر این هنگام اجتهاد قومش را به عبادت یکی از ستارگان دعوت نکرد و بنابراین خداوند می‌فرماید :
{فَلَمَّا أَفَلَ قَالَ لَئِن لَّمْ يَهْدِنِي رَبِّي لأكُونَنَّ مِنَ الْقَوْمِ الضَّالِّينَ} صدق الله العظيم [الأنعام:۷۷]
تا اینکه خداوند از جانب خودش دانشی به او عطا کرد که از روی بصیرت قانع کننده علمی و منطقی بود، بنابر این پدرش را با بصیرت علمی حقّ که احتمال شک در آن نیست به راه پروردگار دعوت نمود و بنا براین ابراهیم خلیل الله علیه الصلاة و السلام به پدرش گفت :
{يَا أَبَتِ إِنِّي قَدْ جَاءَنِي مِنَ الْعِلْمِ مَا لَمْ يَأْتِكَ فَاتَّبِعْنِي أَهْدِكَ صِرَ‌اطًا سَوِيًّا ﴿٤٣﴾ يَا أَبَتِ لَا تَعْبُدِ الشَّيْطَانَ ۖ إِنَّ الشَّيْطَانَ كَانَ لِلرَّ‌حْمَـٰنِ عَصِيًّا ﴿٤٤﴾} صدق الله العظيم [مريم]
ولی متاسفانه علمای مسلمین نه به عقل و منطق
بهایی می‌دهند و نه به تدبر در آیات قران عظیم؛ بلکه سالها از کتاب‌های تالیف بشر درس می‌خوانند ، کتاب فلان بن فلان و کتاب فلان بن فلان تا آنچه را که درآن کتاب‌ها آمده است بدون به کار انداختن عقل حفظ کنند؛ گو اینکه نویسنده آن کتاب‌ها به تصورشان پیامبران خداوند هستند و هر حزبی به داشته خود خوشحالند و می‌پندارند که آنچه از پیشوایانشان به آنان رسیده حق است و دیگران باطل .
پس امام مهدی به آنان پاسخ داده و می‌گویم: برهان علمی
و حکم فاصل باید از محکم قرآن باشد و نه از منطق فلان بن فلان آیا تقوا پیشه نمی‌کنید ؟ چقدر خود و پیروانتان را با پیروی از احادیث لهو خالی از حق گمراه نموده و از راه خداوند گمراه شدید...
وای جماعت هیئت علمای بزرگ عربی سعودی وای جماعت هیئت علمای یمن و همه علمای مسلمین و نصاری و یهود همانا که دعوت امام مهدی دعوتی است عمومی برای همه مردم، خداوند مرا امامی فقط برای مسلمین قرار نداده بلکه برای همه مردم، برای هرکس که بخواهد از حق پیروی کند. پس همه را با بصیرتی از خداوند با بیان حق قرآن عظیم دعوت می‌کنم و چنانچه به کتاب‌های خودشان که عمرشان را در خواندن آنها صرف کرده‌اند احتکام کنیم؛ نخواهم توانست برآنها چیره شوم، کتاب‌هایی که آنان را از تدبر در کتاب خداوند قرآن عظیم - که خداوند آن را نه بیهوده بلکه برای تدبر آیات و پیروی ازحق پروردگارشان از تحریف محفوظ نگه داشته - مشغول ساخته است ، طبق فرموده خداوند تعالی :

{كِتَابٌ أَنزَلْنَاهُ إِلَيْكَ مُبَارَكٌ لِّيَدَّبَّرُوا آيَاتِهِ وَلِيَتَذَكَّرَ أُولُو الْأَلْبَابِ ﴿٢٩} صدق الله العظيم [ص].
و خداوند آن را بیهوده ازتحریف محفوظ ننموده بلکه برای پیروی از آن طبق فرمایش خداوند تعالی :
{وَهَـٰذَا كِتَابٌ أَنزَلْنَاهُ مُبَارَكٌ فَاتَّبِعُوهُ وَاتَّقُوا لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ ﴿١٥٥} صدق الله العظيم [الأنعام].
چه بسا شیخ محترم سید کاظم یا شیخ محترم سلمان العلوان یا شیخ محترم طارق السویدان بخواهد که سخن مرا قطع نموده ویکی از آنها بپرسد: "آیا این بدین معنی است که شما ناصر محمد یمانی از راه پدرانمان در کتاب بحار الانوار از ائمه آل بیت پیروی نمی‌کنی؟
" و دیگری می‌پرسد:" آیا شما از راه پدرانمان در کتاب‌های مسلم و بخاری و وائمه دیگر پیروی نمی‌کنی ؟ پس چرا سلف (گذشتگان ) صالحمان آن گمراهی را که شما کشف کرده‌اید، کشف نکرده‌اند؟ و شما به زعم خود ما را در بسیاری از مسائل گمراه می‌دانی. شما شفاعت بندگان در پیشگاه پروردگار معبود را انکار می‌کنی، همچنین عذاب قبر و حد سنگ‌سار برای زنا کننده متاهل و رویت مستقیم خداوند و ازدواج متعة (صیغة ) و همچنین معجزاتی را که خداوند با آن مسیح دجال را تایید کند، انکار می‌کنی. همچنین مسائل زیادی را که پدرانمان به آنها باور داشته‌اند انکار می‌کنی ؟ پس شما دروغ‌گویی گستاخی و نه مهدی منتظر" . پس امام مهدی حق به آنها پاسخ داده و می‌گویم :
{قُلْ آللّهُ أَذِنَ لَكُمْ أَمْ عَلَى اللّهِ تَفْتَرُونَ} صدق الله العظيم [يونس:۵۹]
ولی من از آنچه که خداوند شما را به پیروی از آن دستور داده دلیل می‌آورم، از آیات محکم قران که برای عالمان و جاهلان روشن است برهان می‌آورم ، هنگامی که شفاعت بندگان در پیشگاه پروردگار معبود را نفی می‌کنم، از آیات محکم قران برای آن فتوا دلیل می‌آورم و می‌گویم که خداوند فرموده است :
{وَأَنذِرْ بِهِ الَّذِينَ يَخَافُونَ أَنْ يُحْشَرُوا إِلَى رَبِّهِمْ لَيْسَ لَهُمْ مِنْ دُونِهِ وَلِيٌّ وَلا شَفِيعٌ لَعَلَّهُمْ يَتَّقُونَ} صدق الله العظيم [الأنعام:۵۱]
و هنگامی که حد سنگ‌سار برای زناکار متاهل را انکار می‌کنم برای شما دلیلی روشن برای حد زنان شوهردار آزاد می‌آورم که آن را از حد کنیز استنباط می‌کنم و خداوند تعالی می‌فرماید :
{فَإِذَا أُحْصِنَّ فَإِنْ أَتَيْنَ بِفَاحِشَةٍ فَعَلَيْهِنَّ نِصْفُ مَا عَلَى الْمُحْصَنَاتِ مِنَ الْعَذَابِ} صدق الله العظيم [النساء:۲۵]
و هنگامی که عذاب قبر را انکار کرده و می‌گویم عذاب بر روح بدون جسم است و در همان آتشی است که خداوند آن را به کفار وعده داده است، برای شما برهان روشنی برای جایگاه کفار پس از مرگ و قبل از برانگیختن می‌آورم . آنها در سیاره‌ای هستند که به دور زمین در حال چرخش است و همانند خورشید است و خداوند تعالی می‌فرماید :
{وَقَالُوا مَا لَنَا لَا نَرَ‌ىٰ رِ‌جَالًا كُنَّا نَعُدُّهُم مِّنَ الْأَشْرَ‌ارِ‌ ﴿٦٢﴾ أَتَّخَذْنَاهُمْ سِخْرِ‌يًّا أَمْ زَاغَتْ عَنْهُمُ الْأَبْصَارُ‌ ﴿٦٣﴾ إِنَّ ذَٰلِكَ لَحَقٌّ تَخَاصُمُ أَهْلِ النَّارِ‌ ﴿٦٤﴾ قُلْ إِنَّمَا أَنَا مُنذِرٌ‌ ۖ وَمَا مِنْ إِلَـٰهٍ إِلَّا اللَّـهُ الْوَاحِدُ الْقَهَّارُ‌ ﴿٦٥﴾ رَ‌بُّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْ‌ضِ وَمَا بَيْنَهُمَا الْعَزِيزُ الْغَفَّارُ‌ ﴿٦٦﴾ قُلْ هُوَ نَبَأٌ عَظِيمٌ ﴿٦٧﴾ أَنتُمْ عَنْهُ مُعْرِ‌ضُونَ ﴿٦٨﴾ مَا كَانَ لِيَ مِنْ عِلْمٍ بِالْمَلَإِ الْأَعْلَىٰ إِذْ يَخْتَصِمُونَ ﴿٦٩﴾} صدق الله العظيم [ص]
چگونه ممکن است که قبر نسبت به زمین ملاء اعلی (بالاتر ) باشد بلکه آتش در سیاره دیگری است که به دور زمین می‌چرخد و موعد گذر آن نزدیک شده و صورت‌های تکذیب کنندگان شما را خواهد سوزاند، و چه بسا شیخ محترم العلوان سخن مرا قطع کرده و بگوید:
" صبر کن ای کسی که ادعا می‌کنی مهدی منتظر هستی چطور می‌گویی که خداوند کافران تکذیب کننده قرآن را با آتش سقر به طور ناگهانی و در زمان حیاتشان در این دنیا و قبل از آخرت هلاک می‌کند؟" پس امام مهدی منتظر ناصر محمد یمانی جواب او را به صورت مستقیم از محکمات قران استنباط می‌کند، از این فرموده خداوند تعالی :
{وَيَقُولُونَ مَتَىٰ هَـٰذَا الْوَعْدُ إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ ﴿٣٨﴾ لَوْ يَعْلَمُ الَّذِينَ كَفَرُ‌وا حِينَ لَا يَكُفُّونَ عَن وُجُوهِهِمُ النَّارَ‌ وَلَا عَن ظُهُورِ‌هِمْ وَلَا هُمْ يُنصَرُ‌ونَ ﴿٣٩﴾ بَلْ تَأْتِيهِم بَغْتَةً فَتَبْهَتُهُمْ فَلَا يَسْتَطِيعُونَ رَ‌دَّهَا وَلَا هُمْ يُنظَرُ‌ونَ ﴿٤٠﴾} صدق الله العظيم [الأنبياء]
و چه بسا شیخ محترم طارق بگوید آیا آن (سیاره آتش ) برای دیدگان بشر زمانی که آنان در این دنیا در قید حیاتند در فضا نمایان خواهد شد ؟ پس مهدی منتظر در پاسخ وی می‌گوید : خداوند تعالی می‌فرماید :
{وَمَا أَدْرَاكَ مَا سَقَرُ (۲۷) لَا تُبْقِي وَلَا تَذَرُ (۲۸) لَوَّاحَةٌ لِّلْبَشَرِ(۲۹)} صدق الله العظيم [المدثر]
سپس طارق بار دیگر سخن مرا قطع کرده و می گوید ، منظور خداوند از
{لَوَّاحَةٌ لِّلْبَشَرِ}چیست ؟
امام مهدی منتظر در پاسخ می‌گوید؛ به این معنی که آن (سیاره عذاب ) در دوره‌های زمانی طولانی از نزدیک زمین عبور کرده و برای بشر نمایان خواهد شد . و نزدیک‌ترین -فاصله - عبور سیاره سقر در زمان بعثت مهدی منتظر خواهد بود در شب عبور مهدی منتظر شب بر روز پیشی خواهد گرفت ای
خردمندان از خداوند بترسید آیا می‌دانید که نزدیکترین مرور آن شرطی (علامتی ) از اشراط بزرگ ساعت (قیامت ) است پس از آنکه در اول ماه قمری خورشید به ماه برسد و باعث انتفاخ اهله شود و ماه را در شب اول در حالی که عمر آن دو شب است می‌بینید .
و خداوند با علامت (شرط = نشانه ) قیامت در ماه، درمورد حقیقت مرور سیاره سقر قسم خورده است. زیرا بزرگترین (نزدیک‌ترین فاصله از زمین ) مرور آن یکی از نشانه‌های بزرگ ساعت است. شبی که در آن به علت مرور سیاره سقر شب بر روز پیشی می‌گیرد ( توضیح : جهت چرخش زمین برعکس شده و خورشید از سمت مغرب طلوع می کند ) طبق فرموده خداوند تعالی :
{وَمَا هِيَ إِلَّا ذِكْرَىٰ لِلْبَشَرِ ﴿٣١كَلَّا وَالْقَمَرِ ﴿٣٢وَاللَّيْلِ إِذْ أَدْبَرَ ﴿٣٣وَالصُّبْحِ إِذَا أَسْفَرَ ﴿٣٤إِنَّهَا لَإِحْدَى الْكُبَرِ ﴿٣٥نَذِيرًا لِّلْبَشَرِ ﴿٣٦لِمَن شَاءَ مِنكُمْ أَن يَتَقَدَّمَ أَوْ يَتَأَخَّرَ ﴿٣٧} صدق الله العظيم [المدثر].

قبل از فرا رسیدن فتح بزرگ در عصر بعثت مهدی منتظر همان گونه که خداوند می‌فرماید :
{وَيَقُولُونَ مَتَىٰ هَـٰذَا الْفَتْحُ إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ ﴿٢٨قُلْ يَوْمَ الْفَتْحِ لَا يَنفَعُ الَّذِينَ كَفَرُوا إِيمَانُهُمْ وَلَا هُمْ يُنظَرُونَ ﴿٢٩فَأَعْرِضْ عَنْهُمْ وَانتَظِرْ إِنَّهُم مُّنتَظِرُونَ ﴿٣٠} صدق الله العظيم [السجدة].
وآن همان فتح بین کافران به ذکر و مومنان به آن
(قرآن ) است که در شب مرور سیاره آتش به وقوع می‌پیوند. پس به سوی خداوند واحد قهار فرار کنید و خداوند تعالی می‌فرماید :
{وَيَقُولُونَ مَتَىٰ هَـٰذَا الْوَعْدُ إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ ﴿٣٨﴾ لَوْ يَعْلَمُ الَّذِينَ كَفَرُ‌وا حِينَ لَا يَكُفُّونَ عَن وُجُوهِهِمُ النَّارَ‌ وَلَا عَن ظُهُورِ‌هِمْ وَلَا هُمْ يُنصَرُ‌ونَ ﴿٣٩﴾ بَلْ تَأْتِيهِم بَغْتَةً فَتَبْهَتُهُمْ فَلَا يَسْتَطِيعُونَ رَ‌دَّهَا وَلَا هُمْ يُنظَرُ‌ونَ ﴿٤٠﴾} صدق الله العظيم [الأنبياء]
همانا که در این بیان سرفصل‌هایی از بیانات دیگر نوشتیم تا دامی برای شما باشد شاید که برای گفتگو جرات پیدا کنید و گمان کنید که خواهید توانست بر امام مهدی ناصر محمد الیمانی چیره شوید و غلبه بر او را ساده ببینید سپس با دلیل علمی حق بر شما غلبه کرده و آنچه را که خود و پدرانتان نمی‌دانستید به شما خواهیم آموخت، آیا تقوا نمی‌کنید ؟ پس به سوی میز گفتگوی مهدی منتظر
(موقع الإمام المهدي ناصر محمد اليماني منتديات البشرى الإسلامية) بیایید و بگویید :" {سَنَنْظُرُ أَصَدَقْتَ أَمْ كُنْتَ مِنَ الْكَاذِبِينَ} خواهیم دید آیا راست می‌گویی یا از دروغ‌گویان هستی؟ اگر با بیان حق محکمات قران بر ما چیره شدی خداوند شما را در بیان حق قران برما برتری علمی داده و شما را امام مردم قرار داده تا با قران مجید آنان را به راه خداوند عزیز حمید هدایت کنی و اگر نتوانستی و علمای امت و یا یکی از آنها از آیات محکم قرآن ولو در یک مساله برشما چیره شد؛ برای علمای مسلمین و پیروانشان آشکار می‌شود که شما دروغ‌گویی گستاخی نه مهدی منتظر و بر همه انصار پیرو تو در همه کشورهای جهان است که از پیروی از شما برگردند اگر یکی از علمای امت ولو فقط در یک مساله بر شما غلبه کند؛ چرا که خودت بر خود حکم نمودی که عالمی از قرآن با شما مجادله نمی کند مگر که بر او غلبه کنی."
پس ناصر محمد در جواب آنها می‌گوید : این بین من و شماست ای خطبای منابر و مفتیان بلاد در همه کشورها و خداوند واحد قهار و همه انصار سابقین اخیار در عصر گفتگوی قبل از ظهور و در این جا موضوع را خاتمه داده و بازگشت امور بسوی خداست او که از نگاه مخفی چشم‌ها و راز دل‌ها باخبر است و به خدا سوگند که به ناحق با نثر مبالغه نمی‌کنم و شعر نمی‌گویم بلکه با بیان حق ذکر (قران ) با شما مجادله می‌کنم و وحی جدیدی برای شما نیاورده‌ایم، بلکه شما را به راه و روش اولیه نبوت باز می‌گردانیم تا بر همان راهی باشید که محمد رسول الله و یاران او بودند آنها بر کتاب الله و سنت حق رسول بودند. آنها از قران و بیان آن تبعیت می‌کردند .
و چه بسا سلیمان العلوان بخواهد سخن مرا قطع نموده و بگوید:" از امر شما ناصر محمد الیمانی در شگفتم گاهی به نظر می‌رسد که به هیچ وجه به احادیث بیان در سنت نبوی ایمان نداری و به پیروی از قرآن و تمسک به آن دعوت می‌کنی و گاهی اوقات از ما دعوت می‌کنی از کتاب خدا و سنت رسولش پیروی کنیم؟" پس امام مهدی ناصر محمد الیمانی در پاسخ وی می‌گوید : شیخ محترم سلمان العلوان خدا تو را حفظ کند همانا که من شما را به پیروی از کتاب خداوند و سنت حق رسولش دعوت می‌کنم مگر زمانی که در سنت بیان مطلبی با محکمات قرآن مخالف باشد، در این صورت از قرآن پیروی کرده و به آن تمسک جویید و آنچه را که مخالف محکمات قرآن باشد را رها کنید زیرا که حدیثی که مخالف قرآن باشد، از جانب الرحمن به شما نرسیده بلکه از جانب شیطان بر زبان اولیای او از شیاطین بشر است. آنان که به ایمان تظاهر می‌کنند و مکر و کفر خود را مخفی می‌نمایند تا مردم را از راه احادیث، از پیروی از ذکر (قران ) باز دارند پس از شیطان پیروی نکنید که من نصیحت کننده امین شما هستم .
ای سلمان اگر بخواهی که خداوند دیده شما را به حق بگشاید به درگاه پروردگارت انابت کن تا قلبت را هدایت کند و با آنان که از آنچه خداوند نازل کرده بیزارند چرا که آن مخالف هوای آنان است مباش. خداوند اعمالشان را باطل می‌کند، زیرا بعضی از آنان شب و روز برای خاموش کردن نور ذکر (قرآن ) بر بشر در تلاشند و خداوند می‌خواهد نور خود را بر بشریت با بعث مهدی منتظر کامل کند هرچند که مجرمین از ظهور وی بیزارند ...
وسلام على المُرسلين والحمد ُلله رب العالمين.
أخوكم الإمام المهدي ناصر محمد اليماني..